سه. مقام مرجعيت فتوا ميتواند در يک زمان متعدد باشد و هر کس هر مجتهدي را پارسا و داناتر تشخيص دهد، از وي پيروي کند. اما مقام زعامت و ولايت فقيه نميتواند متعدد باشد؛ چه اين مقام با ابعاد سياسي، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و دفاعي بايد داراي يک قدرت مرکزي باشد وگرنه موجب تشتت و چند دستگي امت خواهد شد و وحدت کلمه از بين خواهد رفت. از اين رو در هيچ زماني بيش از يک امام نبوده است.
چهار. کار مرجعيت فتوا را ميتوان تداوم کار نبوّت؛ يعني، ابلاغ قوانين الهي به مردم و کار ولايت فقيه را تداوم کار امامت، يعني، مسؤوليت اجرا و پياده کردن قوانين دانست.
پنج. از شرايط مرجعيت فتوا اعلميت است؛ ولي براي رياست ديني، زعامت و ولايت فقيه آگاهان ديني، اعلميت و يا اولويت را شرط ميدانند.
اساساً فقها، ولايت فقيه را در راستاي خلافت کبري و در امتداد امامت دانسته اند و مسأله رهبري سياسي را - که در عهد حضور براي امامان معصوم ثابت بوده - همچنان براي فقهاي جامع شرايط و داراي صلاحيّت در دوران غيبت ثابت دانسته اند. آنان مسأله «تعهد اجرايي» را در احکام انتظامي اسلام، مخصوص دوران حضور ندانسته، بلکه آن را پيوسته ثابت و برقرار ميشمارند.
امام خميني رحمه الله در اين باره ميفرمايد: «تمامي دلايلي که براي اثبات امامت، پس از دوران عهد رسالت آورده اند، به عينه درباره ولايت فقيه، در دوران غيبت جاري است. عمده ترين دليل، ضرورت وجود کساني است که ضمانت اجرايي عدالت را عهده دار باشند؛ زيرا احکام انتظامي اسلام مخصوص عهد رسالت نبوده يا عهد حضور نيست؛ لذا بايستي همانگونه که حاکميت اين احکام تداوم دارد، مسؤوليت اجرايي آن نيز تداوم داشته باشد و فقيه عادل و جامع الشرايط، شايسته ترين افراد براي عهده دار شدن آن ميباشد». [6] .
از آنجايي که اين بحث دامنه گستردهاي دارد تنها در اينجا ارتباط بين اين واژه و مهدويّت به اجمال بيان شد. علاقهمندان ميتوانند به کتابهاي مفصل مراجعه نمايند.
[1] ر.ک: الغدير، ج 1، ص 649 - 609.
[2] امام خمينيرحمه الله، الرسائل، ج 2، ص 102 - 94.
[3] محمدهادي معرفت، ولايت فقيه، مقدمه.
[4] همان، ص 10 و 11.
[5] امام خميني رحمه الله، ولايت فقيه، ص 163.
[6] محمدهادي معرفت، ولايت فقيه، ص 43.
منبع: وبلاگ مهدویت
کلیپ ولایت و مهدویت قسمت اول